قصران یکی از مهمترین بخش های ری در دوره های گذشته بود،
نژاد مردم آن همانند نژاد مردم ری آریایی میباشد ولیکن بر اساس شواهد و قرائن
موجود در طی اعصار و قرون ، گروهی از دیگر اقوام با ایشان درآمیختند که مهمترین
آنها نژاد عرب و ترک میباشند.
در مورد اعراب مقیم قصران
در صدر اسلام باید گفت که آنها دو دسته بودند:یکی سادات و فرزندان
امامان(ع) و وابستگان ایشان که به این نواحی پناه برده و دسته دیگر گروهی از فرق
عرب که برای اقامت به ری مهاجرت کرده بودند.ابن فقیه در اخبارالبلدان در مورد دسته
اخیر گفته:{در ری خاندانی مقیمند معروف به ((آل حریش)) که ایشان را گله های شتر و
بناهای نیکوست،ورود ایشان به ری پس از بنای شهر جدید است.}
در مورد مهاجرت دسته نخستین باید گفت:در پاره ای از آبادی
های قصران داخل و خارج هم اکنون جمعی از سادات زندگی میکنند و در برخی از این آبادی
های یک یا دو تن از امامان(ع) و سادات حسنی و حسینی مدفونند.ساداتی که هم اکنون در
این مناطق هستند از فرزند زادگان آن بزرگوارانند.مهاجرت سادات بدین حدود و دیگر
نقاط امن شرقی سرزمین های اسلامی از همان صدر اسلام، در خلافت ستمگرانه امویان و
بویژه در دوره حکومت جابرانه حجاج بن یوسف بر عراق که بیدادگری ها و خونریزیها و
سفاکی هایی نسبت به اولاد علی(ع) روا میداشت آغاز شده بود.به برکت وجود همین سادات
بود که مردم قصران از آغاز آیین تشیع را پذیرفتند و ساداتی که بدین ترتیب به ری ،
قصران و طبرستان روی آوردند ، رفته رفته با مردم این بلاد در آمیختند و جز بومیان
محلی شدند و کلمات و لغات و مصطلحات عربی
باز مانده از ایشان اکنون در زبان مردم این حدود فراوان است.
آمیختگی ترک ها نیز با مردم ری و قصران پیشینه ای دیرینه
دارد، چنانکه ابن فقیه در اخبار البدان- قزوینی در آثار البلاد- اولیاءا... در
تاریخ رویان و مرعشی در تاریخ طبرستان در خصوص حضور ترک ها در این محدوده سخن
راندند.
علاوه بر ترک وعرب احتمال اینکه اقلیتی یونانی نیز در عهد
سلوکیان با مردم ری و نواحی آن در آمیخته باشند، از قوتی خالی نیست،توضیح اینکه در
عهد جانشینان اسکندر، در زمان سلوکوس اول معروف به نبکاتر، ری براثر زمین لرزه
شدید ویران گردید و سلوکوس بار دیگر آنرا آباد گردانید.هرگاه مجموع آنچه در باب
نژاد و قبائل مردم این حدود گفته شد مقبول تلقی شود، میتوان گفت مردم قصران از اصل
آریایی هستند که جمعی قلیل از بومیان قدیمی و یونانی، عرب و ترک نیز به ایشان در
طی اعصار و قرون درآمیختند و از این مجموع وضع کنونی به وجود آمده است.
(قاسم کیارستمی)